قسمت سوم/داستان زندگی دختری به نام پروین که از خانواده ای سرشناس میباشد روز عروسی خاهرش عاشق شاگرد اشپز میشه و این موضوع که خط قرمز خانوادشه رد میکنه و این بین اتفاقی عجیب زندیش رو ....
این داستان هفت قسمتی میباشد و هرشب قسمت ها منتشر میشن❤
✅ اگه دوست داشتید ویدیو رو لایک و با بقیه شیر کنید تا کانال دیده بشه. دمتون گرم
✅کانال شب داستان رو سابسکرایب کنید و حتما روی آیکون "زنگوله" کلیک و گزینهی "همه" رو انتخاب کنید تا ویدیوهای بعدیمو از دست ندید.
#داستان_واقعی
#داستان
#پادکست
#شب_داستان
داستان واقعی
پادکست
داستان های فارسی
داستانهای فارسی
داستان انگیزشی
داستان جنایی
ارسال داستان ها و تجربه های شما به ایدی تلگرام
@shabdastan2
لینک داستان های دیگه کانال❤
قسمت اول عاصیه داستانی تاریخی عاشقانه
• دختری رعیت زاده بودم که ...
قسمت دوم عاصیه
• دختری رعیت زاده بودم که با فکر ازادی ...
قسمت اول داستان روستایی قدیمی زندگی گلرخ❤
• بخاطر رسم عجیب روستامون سرنوشتم...
قسمت دوم داستان گلرخ
• بخاطر رسم شرم اور روستامون زندگیم...!
قسمت پایانی داستان گلرخ
• مادرشوهرم جلو هووم میگفت هرروز خودتو ...
• عمارت خان یه اتاق ممنوعه داشت بعد از...
• مردونگی شوهرم اونقدر قوی بود...که هرب...
• عاشق دکتر... شدم ، یه روز که رفتم مطب...
• شوهرم هرشب میرفت اتاق دخترش و صدای......
• شوهرم هرشب منو میپیچوندو میرفت پیش دخ...
• دوست شوهرم بهم نظر داشت و من...
• شوهرم دکتر... بود شب اول عروسیمون باه...
• شوهرم شب اول عروسیمون وقتی دید تحمل ن...
• مردونگی شوهرم قوی بود و بعد از فهمیدن...
• دوماد خونواده ی شوهرم بهم پیشنهادای ک...
• Video
• بدن سفید و بلوری مادر زنمو که دیدم حا...
• Video
• شوهرم مردونگیش خیلی قوی بود...
• تو روستامون رسم بود بدنمونو میدیدن تا...
• تو روستامون رسم عجیب و شرم اوری بود ک...
• زنداداشم لوند و عشوه گر بود یه روز ام...
• Video
• Video
• Video