جایزه، در اوج یک موفقیت علمی ، و شروع یک زندگی با شهرت جهانی را با پشت دست پس بزنید ؟ و این فرصت های مهم و شاید دست نیافتنی زندگی رو برای آنچه که خودت خوشبختی"به کانال آلبالو خوش آمدید، من رضا هستم میزبان شما و داستان امروز فقط در مورد بالا بودن هوش ویا استعداد یک فرد نیست، بلکه در مورد شجاعت زندگی کردن با شرایط و اعتقادات شخصی اون فرد هست. اما قبل از اینکه وارد این داستان خارق العاده بشم, یک سوال ازت دارم که میخام آخر ویدیو جوابش بدی , آیا شما ۱ میلیون دلار رو رد می کردید؟ در چه شرایطی و به چه قیمتی ؟

گریگوری یاکولویش پرلمن در 13 ژوئن 1966 در سن پترزبورگ روسیه به دنیا میاد. در سن 10 سالگی به عنوان یک اعجوبه ریاضی شناخته میشه. مادرش تصمیم بسیار مهمی میگیره و شغل خودش رو ول میکنه تا استعداد ریاضی پسرش را پرورش بده. پرلمن در دوره دبیرستان و دانشگاهش از لحاظ آکادمیک و دانش به حدی رسیده بود که هر آنچه که دلش میخواست رو میتونست داشته باشه . اما جالبه بدونید او چه چیزی می خواست؟ و به چه قیمتی؟"

پرلمن پس از تمام کردن دوره‌ی تحصیلی خود در دانشگاه‌های برتر آمریکا، به روسیه باز میگرده و در انستیتوی استکلوف در سن پترزبورگ مشغول به کار میشه. روی کاغذ اگه بیاری و بصورت منطقی فکر بکنی , به نظر می‌رسه که یک گام به عقب برداشته و شاید مسیر موفقیت رو نصفه ول کرده و دنده عقب رفته ، اما به نظر پرلمن، این اولین قدم او به آزادی و خوشبختی واقعی بود. می نامی ردشون کنی , شاید مثل یک معما یا پارادوکس به نظر برسه که نیست، این داستان زندگی خارق العاده مردی هست که بسیاری اون را چهارمین فرد باهوش دنیا می‌دانند و می نامند. با من همراه باش تا داستان مرموز گریگوری پرلمن و روش مخفی اون برای دستیابی به خوشبختی واقعی را باز کنم."




شده تا حالا یک فرصت شغلی مناسبی رو رد بکنی بعد اطرافیانت بگن نباید اینکار رو میکردی , ولی تو شرایط خودت رو مناسب اون شغل ندونسته باشی دلیل خودت رو برای رد کردن داشته باشی ؟

لطفا ویدیو رو لایک بکنید برای حمایت از ما

معروفیت گریگوری پرلمن بیشتر از نابغه بودنش در کل جهان بخاطر رد کردن یک جایزه بزرگ پولی هست. او جایزه EMS در سال 1996، مدال فیلدز در سال 2006 و جایزه هزاره جهانی ریاضی در سال 2010 را رد کرد. اما دلیلش چی بود؟ اختلاف نظر عمیق پرلمن با جامعه بین الملی ریاضی در این هست که بسیاری از کارهای این جامعه بین الملی رو نه عادلانه میدونه و جایزه ۱ میلیون دلاری رو از طرف اونهارو رد میکنه . اما دلیل شخصی دیگری جز مخالفت با گردانندگان این سازمان جهانی داره , چه دلیلی ؟

ویدیو رو دنبال کن .

برای درآمدزایی از یوتوب لینک بالا رو کلیک کن

"پرلمن خوشبختی خود را در زندگی بدون محدودیت و بدون وابسته بودن به هیچ مشخصه و فاکتور بیرونی میبینه. زندگی آرام خودش در حومه سن پترزبورگ را انتخاب میکنه و از مادر سالخورده خودش مراقبت میکنه و از لذت ها و بهانه های ساده مانند چیدن قارچ بیشتر احساس خوشبختی میکنه تا داشتن ۱ میلیون دلار امریکا . جمله جالبی داره که میگه , من شادی را در داشتن و به دست آوردن پیدا نکردم بلکه در رها کردن و از دست دادن پیدا کردم.

جوایز مالی، ترفیع شغلی ، شهرت و پول موجب شادی هست یا نه ؟ اول این رو جواب بده تو چطور؟ حاضری برای داشتن یک زندگی صادقانه از جایزه های بزرگی که برات گذاشته میشه, صرف نظر کنید؟


اما حقیقت ماجرا ....

در حالی که بیشتر ما به دنبال چیزی هستیم که جامعه آن را موفقیت می داند نه تو خودت ، پرلمن نشان داد که شاید بهترین شکل هوش فقدان ترس از دست دادن باشه , شجاعت خود بودن بدون توجه به هنجارها یا انتظارات اجتماعی. حالا, تو چه ترسی داری که با رها کردنش میتونی راحت تر و آزاد تر زندگی کنی ؟ کامنت از تو جواب از من

برسیم به نتیجه

گریگوری پرلمن شخصیتی جذاب داره ، نه به دلیل حل کردن معما ها و معادله های پیچیده ریاضی یا ضریب هوشی فوق العاده بالایی که داره، اینجاش مهمه ها , به دلیل اینکه درک متعارف تو رو از موفقیت و خوشبختی به چالش می کشد. بهت یاد میده که گاهی اوقات، راه رسیدن به آزادی و خوشبختی واقعی در به دست آوردن نیست بلکه در از دست دادن و دور شدن هست، پرلمن راه موفقیت و خوشبختی خودش را در خونه خودش پیدا کرد. حالا ، خونه موفقیت تو کجاست؟

ممنونم که در داستان زندگی گریگوری پرلمن به من همراه بودی. اگر در داستان امروز نکته ارزشمندی دریافت کردی، لطفاً ویدیو رو به اشتراک بگذار، رضا باهات خدافظی میکنه تا یک اپیزود دیگه در آلبالو .